در بخش سوم به تعدادی از شاخصهای کلیدی عملکرد مرتبط با اجرای برنامه و منابع انسانی اشاره کردیم. در بخش پایانی، ضمن اشاره به برخی شاخصهای کلیدی عملکرد در حوزه مالی، نکاتی را در راستای مدیریت بهتر عملکرد ارائه میکنیم. شاخص کلیدی عملکرد (KPI) یک معیار قابل اندازهگیری است که نشان میدهد یک سازمان غیرانتفاعی (یا هر نوع دیگری از سازمان) تا چه حد به اهداف سازمانی اصلی خود دست مییابد. بنابراین، سازمانها از شاخصهای کلیدی عملکرد در سطوح مختلف برای ارزیابی موفقیت خود در دستیابی به اهداف استفاده میکنند.
KPIهای مالی برای سازمانهای غیرانتفاعی
- رشد سال به سال
علاوه بر ردیابی بودجه سالانه خود (کل حمایت مالی که سازمان غیرانتفاعی شما در یک سال مالی به دست میآورد) و درآمد تکرارشونده شما (دریافت هفتگی یا ماهانه یا سهماهه یا سالانه)، اندازهگیری رشد سال به سال بسیار مهم است.
رشد سال به سال، درصد افزایش درآمد یا بودجه شما در یک سال در مقایسه با سال قبل است. محاسبه این معیار بر حسب درصد و نه به تومان مرتبطتر است، زیرا مثلا افزایش 270میلیون تومانی میتواند قابل توجه به نظر برسد، اما برای یک سازمان 20میلیارد تومانی، تنها 1.35 درصد رشد درآمد سالانه خواهد بود.
- مازاد/کسری عملیاتی
این KPI مالی به شما کمک میکند تا با مقایسه داراییهای خالص قابل مصرف با کل هزینهها متوجه شوید که آیا منابع مالی شما به اندازه کافی برای حمایت از ماموریت شما انعطافپذیر است یا خیر. هدف این است که یک ذخیره عملیاتی برای پوشش حداقل سه ماه از هزینههای سالانه داشته باشیم.
- دارایی خالص نامحدود نقدشونده (LUNA)
LUNA بخشی از داراییهای خالص نامحدود است که میتواند بهراحتی به پول نقد تبدیل شود (بر اساس در دسترس بودن ممکن است شامل وجوه تعیین شده توسط هیئت مدیره باشد یا نباشد). همچنین به وجوه موجود برای اهدافی مانند تامین سرمایه در گردش، محافظت در برابر رکودها و پیگیری فرصتهای جدید معطوف است.
- کارایی برنامه (program)
این KPI را با مقایسه هزینههای برنامه با کل هزینهها اندازهگیری کنید. این به شما کمک میکند تشخیص دهید که سازمان غیرانتفاعی شما چقدر در انجام ماموریت شما کارا است. این شاخص همچنین مفید است، زیرا میتوانید به اهداکنندگان خود بگویید که به جای هزینههای اداری چقدر برای ماموریت هزینه میکنید.
نظرات نهایی در مورد KPIهای سازمانهای غیرانتفاعی
معیارهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که میتوان آنها را ردیابی کرد (مانند مواردی در حوزههای توسعه و حمایت، فناوری اطلاعات، مدیریت ریسک و حکمرانی، و امکانات). با این حال، در این مقاله، ما بر شاخصهای کلیدی عملکرد در حوزههایی که برای مدیریت غیرانتفاعی ضروری هستند (مانند بازاریابی و جذب سرمایه) تمرکز کردیم.
مهم است که توجه داشته باشید که این به سازمان غیرانتفاعی شما بستگی دارد که تصمیم بگیرد کدام معیارها برای شما مناسب هستند. با بررسی ماموریت، چشمانداز و برنامههای استراتژیک خود شروع کنید. اگر اهدافی را تعیین کردهاید، آنها را مرور کنید. اگر این کار را نکردهاید، با تعریف برخی از آنها شروع کنید. سپس برای هر هدف چند KPI انتخاب کنید. KPIهایی که تعیین میکنید تا حد زیادی تعیین میکند که آیا به اهداف خود میرسید یا خیر. پس در این مورد واقعبین باشید و منطقی انتخاب کنید.
هنگامی که KPIهای شما تنظیم شد، کار انجام نمیشود. مطمئن باشید که در مورد اندازهگیری آنها صحیح عمل میکنید، چه یکبار در هفته یا یکبار در ماه و از آن دادهها استفاده کنید! (شاید زمان آن رسیده باشد که بگوییم دادههای کمی همه چیز نیستند. راههایی برای جمعآوری دادههای کیفی از طریق مصاحبه و گپهای غیررسمی پیدا کنید و سپس از هر دو نوع داده برای تصمیمگیری و تنظیم استراتژیها استفاده کنید). بخش غیرانتفاعی گامهای بلندی در اندازهگیری و ارزیابی کار خود برداشته است. ردیابی KPIهای مهم بر روابط اهداکنندگان، انجام صحیح برنامه و در نهایت توانایی شما برای دستیابی به اهداف ماموریتتان تأثیر میگذارد. فرایند داده محور شدن و هوشمند شدن در مورد KPIها بیپایان است، اما هر قدم کوچک کمک میکند.