موسسات نیکوکاری چگونه میتوانند درک حامیان خود را از اهدافشان بالاتر ببرند؟ این کار چگونه میتواند به جذب سرمایه بیشتر کمک کند؟ آشنا کردن حامیان مالی با اهداف یک موسسه نیکوکاری در مرکز همه فعالیتها قرار دارد. با این کار تمایل حامیان برای اهدای کمکهای مالی بیشتر میشود، استخدام داوطلبها افزایش مییابد، همچنین آگاهی افراد نسبت به مشکلاتی که موسسه نیکوکاری قصد برطرف کردنشان را دارد، افزایش مییابد.
به گزارش چریتی دیجیتال (Charity Digital)، تعامل احساسی با حامیان موسسه همیشه رکن اصلی این روند بوده است. اهدای کمک به نوعی مانند یک سفر احساسی است. شواهد نشان دادهاند که اگر درخواستهایی مطرح شوند که باعث ناراحتی حامیان مالی نسبت به وضعیت کنونی شوند، احساس همدلی حامیان برانگیخته شده و آنها در نتیجه کمکهای مالی اهدا میکنند. اما اهداکنندگان با اهدای کمک، احساس شادی نیز میکنند زیرا آنان با این کار انرژی مثبت و کار خیر را گسترش میدهند.
با این حال، برای جلب اعتماد حامیان و برانگیختن احساس همدلی در آنان تعادل خوبی باید ایجاد شود. داستان یک موسسه نیکوکاری نباید بیش از حد ناراحتکننده یا سوءاستفاده کننده باشد. داستان باید معتبر باشد و هدف را به خوبی مشخص کند. موسسات نیکوکاری این مسئولیت را دارند که داستان خود را محترمانه و مسئولانه برای اهداکنندگان و سایر افراد ذیربط روایت کنند. ما در اینجا بررسی خواهیم کرد که موسسات نیکوکاری چگونه میتوانند این کار را به طور موثر انجام دهند تا ارتباط بین آنها و حامیانشان قویتر و عمیقتر شود. همچنین بررسی خواهیم کرد که اهداکنندگان دقیقا چه چیزی را میخواهند بدانند.
اهداکنندگان چه میخواهند؟
روایت داستان یک موسسه نیکوکاری و کار آن باید با شفافیت شروع شود. اهداکنندگان میخواهند بدانند که کمکهای مالی آنان به کجا رفته و صرف انجام چه فعالیتهایی میشود. کتاب الکترونیکی «داستانگویی غیرانتفاعی»، به تحقیقی اشاره میکند که نشان میدهد از هر 10اهداکننده هفت نفر بازدهی کلی موسسه نیکوکاری را قبل از اهدای کمک بررسی میکنند. اهداکنندگان تاثیر کارهای بشردوستانه و شهرت عمومی موسسه را نیز بررسی میکنند. آنها میخواهند مطمئن شوند که کمکهایشان موثر واقع خواهد شد و موسسه نیکوکاری انتخابی آنان، مسئولانه عمل خواهد کرد.
اگر اهداکنندگان احساس کنند که موسسه نیکوکاریای ارزشها و اولویتهای آنها را نشان میدهد، به آن موسسه اهمیت بیشتری خواهند داد و همچنین کمکهای بیشتری خواهند کرد. یک راه این است که داستان را حول کمک اهدایی حامی بسازید، از لحظه اهدای کمک تا تغییری که آن کمک در وضعیت موجود ایجاد میکند. به این صورت بین موسسه نیکوکاری و حامیان آن اعتماد متقابل ایجاد میشود، همچنین حامیان مطمئن میشوند که کمکهای نقدیشان در راه درستی تاثیر میگذارد.
به طور کلی، ارتباط دادن اهداکنندگان به اهداف شما با اشتراک گذاشتن تصویر ذهنیتان انجام میشود. تصویرسازی قوی، مطالعات موردی و نشان دادن تاثیر تلاشهای موسسه شما اهمیت وجود نیکوکاری و ارزش کارهای شما را برای حامیانتان روشن میسازد.
بیان داستان مناسب در زمان مناسب
نام تجاری یک موسسه نیکوکاری، پیام آن، هشتگ آن، تصاویر آن، رنگبندی آن، فونت آن، لحن صدای آن و… مانند شخصیت آن موسسه هستند. این شخصیت برای حامیان شما طنینانداز خواهد شد و این شخصیت در همه کانالها باید به طور مشخصی بیانگر موسسه شما باشد. نام تجاری موسسه نیکوکاری شما به اهداکنندگان کمک میکند تا شما را به خاطر بسپارند و این یکی از دلایلی است که اهداکنندگان بعد از تعامل اولیه با موسسه دوباره برای اهدای کمک مراجعه میکنند. بنابراین همیشه اطمینان حاصل کنید که داستان شما داستان مناسبی است. اگر سعی کنید چیزی را به مخاطب انتقال دهید که اصالت ندارد، احتمالا پاسخها مثبت نخواهند بود.
در نظر گرفتن تفاوت نسلها نیز حائز اهمیت است. موسسات نیکوکاری همواره سعی دارند که افراد بیشتری را از اهداف و برنامههایشان مطلع سازند، اما استفاده از یک رویکرد همهجانبه در ارتباطات به اندازه استفاده از چندین رویکرد برای جمیعتهای مختلف، موثر نیست. برای مثال، متولدین قبل از 1945 ارتباطات مستقیم از طریق نامه را ترجیح میدهند در حالیکه متولدین نسل هزاره و نسل Z بعید است که به این روش پاسخی بدهند. استفاده از شبکههای اجتماعی برای برقراری رابطه با این دو نسل بسیار موثرتر است.
اگر شما حامیانتان را در محلی که خودشان تعیین کردهاند ملاقات کنید، تاثیرگذاری داستان شما بیشتر خواهد شد و جمعیت در انتها شگفتزده شده و شما را تشویق خواهند کرد. اگر داستان شما معتبر باشد، با تصویر موسسهتان متناسب باشد و در صورتی که شما آن را به شیوه درستی بیان کنید، مردم گوش خواهند داد. وقتیکه مردم به داستان گوش میدهند یعنی برایشان مهم است.
معیارها: شروع و پایان داستان شما
استفاده از آمار و ارقام برای نشان دادن عملکرد موسسه و تاثیرات آن، ارتباط با مخاطبان را آسانتر میکند. از طرفی استفاده از آمارهای موجود به موسسات نیکوکاری این امکان را میدهد که بررسی کنند با چه محتوایی میتوانند بیشترین و بهترین رابطه را با حامیان خود برقرار کنند.
اما معیارها همچنین میتوانند نقطه شروعی برای روایت داستان شما باشند. چند نفر از خدمات شما استفاده میکنند، چه تعدادی از کمکهای مالی صرف ارائه این خدمات میشود، هزینه آنها برای هر شخص چقدر است. این آمار میتواند ارزش جمعآوری کمکهای مالی و عمق مشکلی که شما سعی در حل آن دارید را نشان دهد. ترجمه این گونه دادهها به بخشهای کوچکتر قابل فهم اولویتهای شما را بهتر بیان خواهد کرد و پیشرفت شما را نشان خواهد داد.
برای مثال یک موسسه نیکوکاری مرتبط با مسئله آب را در نظر بگیرید. اهداکنندگان در وبسایت این موسسه میآموزند که تمامی کمکهای مالی به برنامههای نیکوکارانه اختصاص مییابد و اینکه بیش از 11میلیون نفر در 28 کشور جهان از آب پاک و سالم بهرهمند شدهاند. در یک جمعبندی این موارد نشان داده شدهاند: تعداد پروژههای آبرسانی که تامین مالی شده است، تعداد شرکایی که با موسسه کار میکنند و اینکه دقیقا چند نفر از آب تمیز بهرهمند میشوند. آمار و ارقام هم میتواند نقطه شروع داستان شما باشد و هم میتواند نحوه روایت آن را شکل دهد. روایت یک داستان خوب آسانترین راه برای برقرار کردن ارتباط بین اهداکنندگان و هدف موسسه است.