چرا سازمان‌های غیرانتفاعی فناوری مورد نیاز خود را ندارند؟

نوبت به استفاده فناوری در تغییرات اجتماعی فرارسیده است. همه‌گیری نیاز به قابلیت‌های فناوری را افزایش داده است. خوشبختانه، موج جدیدی از سازمان‌های غیرانتفاعی، خیرین و ائتلاف‌هایی به وجود آمده است که همگی دریافته‌اند که یک راهبرد فناوری یکپارچه برای انجام ماموریت‌های اجتماعی ضروری است.

چرا سازمان‌های غیرانتفاعی فناوری مورد نیاز خود را ندارند؟

حتی پیش از فرارسیدن یک همه‌گیری جهانی، جهان با چالش‌های بزرگی رو‌به‌رو بود. بر اساس شاخص پیشرفت اجتماعی، سرعت پیشرفت ما به گونه‌ای بود که اهداف توسعه‌ پایدار سازمان ملل متحد برای سال 2030، پیش‌ از سال 2094، یعنی با بیش از شصت سال تأخیر، محقق نمی‌شد. در این بین، کووید-19 نیز مانع اقدامات بسیاری شده است.

معمولا وقتی کسب‌وکارها فکر می‌کنند که چگونه ممکن است با همان سرمایه یکسان یا تعداد افراد یکسان دو برابر یا 10برابر بیشتر در کارها نتیجه بگیرند، به استفاده از فناوری به عنوان موتور نوآوری خود فکر می‌کنند. پس چرا بخش غیرانتفاعی رفتار متفاوتی دارد؟

عدم سرمایه‌گذاری

مجموعه‌ای از الگوهای منفی همچنان در بخش غیرانتفاعی در میان مدیران بخش اجتماعی و خیرینی که از آنها حمایت مالی می‌کنند، جریان دارد که منجر به سرمایه‌گذاری بسیار محدودی در بخش فناوری می‌شود. در این قسمت، تعدادی از این الگوهای منفی آورده شده است:

پول باید صرف کمک به مردم شود. فناوری هزینه‌ی اضافی است: بیشتر سرمایه‌گذاران، حتی زمانی که فناوری برای نتایج ماموریت‌های اجتماعی مزایای زیادی داشته باشد، آن را هزینه‌ اضافی می‌دانند. پیام ما به مدیران سازمان‌های غیردولتی این است که خدمات بیشتری ارائه دهند. اینکه یک مدیر بخش اجتماعی حتی ۱۰درصد از بودجه‌ خود را نیز صرف فناوری نکند غیرعادی نیست، حتی زمانی که چنین سرمایه‌گذاری‌ای نفوذ سازمان را دو برابر می‌کند.

هزینه‌های فنی بیش از حد زیاد است: اگرچه بسیاری از سازندگان فناوری برنامه‌های ویژه‌ای را برای تخفیف به سازمان‌های غیرانتفاعی ارائه می‌دهند و حقوق بیشتر افراد فنی‌ای که در سازمان‌های غیرانتفاعی کار می‌کنند بسیار کاهش می‌یابد، این تصور رایج وجود دارد که هزینه‌های مربوط به فناوری و افراد فنی بیش از حد زیاد است.

فناوری نتیجه‌ای نمی‌دهد: به طور کلی، توصیه‌های نادرستی که به سازمان‌های غیرانتفاعی و بنیادها می‌شود، این تفکر را تقویت می‌کند که فناوری گران است و نتیجه نمی‌دهد. من بیشتر وقتم را صرف این می‌کنم که با دادن «ضدمشاوره»، به سازمان‌های غیرانتفاعی کمک کنم، که یعنی آنها را از انجام ایده‌های وحشتناکی که دیگران بهشان داده‌اند منصرف ‌کنم. یک سازمان غیرانتفاعی معمولی به اپلیکیشنی که هیچکس دانلود نمی‌کند یا یک راه حل بلاکچینی جادویی نیاز ندارد.

نبود افراد بااستعداد در زمینه‌ فناوری راهبردی: سازمان‌های غیرانتفاعی معمولا از افرادی با استعداد فناوری راهبردی، که برای به‌کارگیری فناوری با تاثیر حداکثری نیاز است، برخوردار نیستند. حتی در سازمان‌های غیرانتفاعی‌ای که تیم فناوری دارند، تخصص فناوری اغلب یک نقش پوششی، مانند بخش حسابداری یا تسهیلات، در نظر گرفته می‌شود. بله، خدمات فناوری اطلاعات برای حفظ کارکرد لپ‌تاپ‌ها و رسیدگی به ایمیل‌ها در یک سازمان مدرن مهم است. اما جداسازی فناوری از فعالیت‌های اصلی منجر به از دست رفتن فرصت‌های بزرگ برای افزایش تاثیر اجتماعی یک سازمان غیرانتفاعی می‌شود.

هیچ شرکت استارت‌آپ انتفاعی بلندپروازی به فکر این نیست که کار خود را بدون حضور افرادی با استعداد فناوری راهبردی در تیم مدیریت ارشد راه‌اندازی کند؛ یعنی فردی (یا افرادی) که بتواند به سایر اعضای تیم کمک کند تا بفهمند چه چیزی نتیجه‌بخش است و چه چیزی نیست و یادگیری سریع را تسهیل کند.

در حالی که مطمئنا تعدادی موسسه‌ غیرانتفاعی جالب توجه وجود دارد که عملا شرکت‌های نرم‌افزاری محسوب می‌شوند، از جمله شرکت‌های اجتماعی برنده‌ جایزه‌ی اسکول (Skoll Award) مانند بنتک (Benetech)، کیوا (Kiva) و ثورن (Thorn)، در این امر هیچ بحثی نیست که هر سازمان غیرانتفاعی به تیمی از برنامه‌نویسان نرم‌افزار نیاز دارد. با این حال، هر سازمان غیرانتفاعی که در خصوص مقیاس‌پذیری بلندپروازی‌های خودش را دارد، به یک مدیر برای فناوری راهبردی خود نیاز دارد که منافعش با مأموریت اجتماعی آن سازمان غیرانتفاعی کاملا همسو باشد. یک مدیر فناوری راهبردی می‌تواند راهنمایی کند که کجا باید از فناوری برای بیشترین میزان اثربخشی استفاده کرد و چگونه باید با موفقیت به آن دست پیدا کرد.

نبود زیرساخت

هنگامی که یک شرکت انتفاعی مدرن تأسیس می‌شود، زیرساخت‌های فناوری گسترده‌ای به آسانی و به سرعت در دسترس قرار می‌گیرد. این امر شامل استانداردهای داده‌ رایجی می‌شود که اتصال بخش‌های مختلف فناوری را به یکدیگر آسان می‌کند. تقریبا همه‌ صنایع دهها پلتفرم مبتنی بر ابر برای اجاره‌ نرم‌افزار دارند که یک شرکت جدید می‌تواند آنها را اجاره کند و از نظر ویژگی‌ها، قیمت و سهولت راه‌اندازی با هم رقابت کنند.

به غیر از چند روزنه‌ روشن مانند بهداشت عمومی، بخش غیرانتفاعی در سایر زمینه‌ها فاقد چنین زیرساختی است. سرمایه‌گذاری محدود در فناوری به این معناست که پلتفرم‌های رایج برای اجاره‌ نرم‌افزار ساخته نشده‌اند یا در دسترس نیستند که منجر به اتفاقی می‌شود که من آن را «آیین سفارش» می‌نامم. بسیاری از سازمان‌های غیرانتفاعی و نهادها تصور می‌کنند که نیازهای برنامه‌ای آنها منحصربه‌فرد است و برای دریافت راه‌حل‌های فنی سفارشی یا نیمه‌سفارشی که معمولا کیفیت پایینی هم دارند، بیش از حد هزینه می‌کنند. می‌توانید تصور کنید که همه‌ مطب‌های دندانپزشکی یا زمین‌های گلف برای فعالیت به ایجاد نرم‌افزار خاص خود نیاز داشته باشند؟

اگر سازمان غیرانتفاعی شما تنها مشتری یک نرم‌افزار خاص است که فقط برای آن ساخته شده، پس تنها نهادی هم است که برای ارتقاء آن نرم‌افزار هزینه می‌کند. در نتیجه، هزینه‌های شما به طور کلی بالاتر است، زیرا بین مشتریان زیادی تقسیم نمی‌شوند.

با توجه به اینکه موسسات غیرانتفاعی در حال حاضر بدون بودجه‌ کافی در حال فعالیت هستند، به خصوص طی همه‌گیری، همه‌ این سازوکارها منجر به افزایش چرخه‌های سرمایه‌گذاری محدود در فناوری می‌شود.

پیشرفت تغییرات اجتماعی با فناوری

نوبت به استفاده فناوری در تغییرات اجتماعی فرارسیده است. همه‌گیری نیاز به قابلیت‌های فناوری را افزایش داده است. خوشبختانه، موج جدیدی از سازمان‌های غیرانتفاعی، خیرین و ائتلاف‌هایی به وجود آمده است که همگی دریافته‌اند که یک راهبرد فناوری یکپارچه برای انجام ماموریت‌های اجتماعی ضروری است؛ همانطور که برای شرکت‌های انتفاعی بلندپرواز ضروری است. فناوری قابلیت کشف‌نشده و قدرتمندی برای کمک به پیشرفت نوآوری اجتماعی دارد که به نفع بشریت و کره‌ زمین است. زمان کشف این قابلیت فرا رسیده است.

بر اساس استاندارد افرا، موسسه‌ نیکوکاری یا سازمان مردم‌نهاد خود را به‌صورت رایگان مورد سنجش قرار دهید و یک گزارش مدیریتی دریافت کنید.