مسائلی که سازمانهای خیریه قصد رفع آنها را دارند، بزرگ، ناشناخته و پیچیده هستند. با این حال، اغلب افراد سعی دارند با پاسخهای ساده با آنها مقابله کنند. در مواجهه با گرسنگی کودکان، به جای ایجاد حداقل درآمد برای آنها، به دادن غذا تمرکز میشود. دستاندرکاران سعی دارند مشکل بیخانمانی را بدون قبول ایجاد اصلاحات در گرمخانهها رفع کنند بهرغم دانستن این موضوع که نیمی از افراد بیخانمان، بیشتر وقت خود را در گرمخانهها میگذرانند. برای مقابله با بحران آبوهوایی، راهکارهای بازیافت مواد و پاکسازی سواحل ترویج میشود، بدون اینکه از سیاست تغییرات اساسی برای متوقف کردن منبع آلودگی حمایت شود.
به گزارش وبسایت استنفورد سوشیل اینوویشن ریویو (Stanfords Social Innovation Review)، این چالش تا حدودی ریشه در ساختار سازمانهای خیریه دارد. زیرا بنیادها اقداماتی را تامین مالی میکنند که شرکای غیرانتفاعی قادر به اجرای آنها هستند و وقتی نوبت به سنجش اثرگذاری میرسد، تمرکز روی خروجیها (مانند تعداد کیسههای زباله جمع شده از یک رودخانه) بسیار آسانتر از تمرکز بر ایجاد تغییرات پایهای است (مانند قوانینی که شرکتها را از ریختن زباله در منابع آبی منع کند).
اما وجود برخی از راهحلهای ساده برای مواجهه با مسائل پیچیده، در وهله نخست به چگونگی تاسیس بنیادها برمیگردد. بهطور مثال، وقتی از بنیادهای خیریه پرسیده میشود که چه کاری انجام میدهند، معمولا پاسخ این است: «در زمینه مسائل زنان تامین بودجه میکنیم» یا «بر بورسیه بچههای در معرض خطر متمرکز هستیم.» به ندرت این پاسخ شنیده میشود که: «به دنبال راههای خلاقانه و جامع برای ایجاد جهان بهتری هستیم.»
عبور از محدودیتها
«بنیاد آیزنر» که در سال 1996 تاسیس شد، با کمکهای گاه به گاه به افراد مسن، در زمینه کمک به موسسات خیریه مربوط به کودکان لسآنجلس فعالیت میکرد. به نظر میرسید که تمرکز بر یک جمعیت خاص برای این بنیاد مفیدتر باشد تا آنکه با افزایش تعداد روزافزون سالمندان در آمریکا، محدودیتهای رویکردشان روشن شد. این بنیاد به این نتیجه رسید که میتواند از افراد مسن و بازنشسته که دارای کولهباری از تجربه هستند و از وقت آزاد نیز برخوردارند، به عنوان فرصتی منحصر به فرد برای کمک به کودکان و نوجوانان با بهکارگیری روشهای نوین و ابتکاری بهرهمند شود. این موضوع همچنین فرصتی مناسب برای کمک به افراد مسن است، زیرا این افراد زمانی که فعال هستند، از سلامت و شادابی بیشتری برخوردارند.
این بنیاد با رویکرد جدید خود، تعامل بین نسلی، سعی دارد تا زندگی جمعیت مسن و جوان را بهطور موثرتری بهبود بخشد. با این رویکرد، از هر گروه به عنوان منبعی برای ایجاد فرصت برای گروه دیگر استفاده میکند و قادر است تا تغییرات اجتماعی ماندگارتری ایجاد کنند.
حال با گذشت 6سال، این بنیاد سالانه حدود 8میلیون دلار به سازمانهایی کمک میکند که راهحلهای تعامل بیننسلی برای چالشهایی که اقشار جوان و سالخورده با آنها روبهرو هستند را به کار میگیرند.
فراتر از تصمیم برای تامین بودجه
به وضوح ممکن است که بنیادها برای آنکه تاثیر ماندگارتری داشته باشند، موارد تمرکز خود را وسعت بخشند و کار خود را تغییر دهند. گرچه که تصمیمگیری نسبتا آسان است، اما فرآیند ایجاد تغییرات بسیار دشوارتر است. در ادامه به چهار موضوع اشاره میشود که بر اساس تجربه این بنیاد برای تامینکنندگان بودجه و سازمانهای خیریهای که علاقهمند به گسترش ماموریت خود هستند، مفید واقع خواهد شد.
1- ایجاد ارتباطات جدید: بیشتر بنیادها ریسکگریز هستند و وقتی سازمانی را پیدا میکنند که کار خود را به خوبی انجام میدهد، برای مدتهای مدیدی به آن پایبند میمانند و به دنبال سازمانهای دیگری برای همکاری نیستند. اما بنیادهایی که ماموریتهای خود را تغییر میدهند، معمولا باید از ابتدا شروع کنند و سازمانهایی را پیدا کنند که با اهداف جدید آنها همخوانی دارند. بنیاد آیزنر پس از آنکه تصمیم گرفت رویکرد تعامل بین نسلی را دنبال کند، مجبور شد با بعضی از سازمانهایی که تامین مالی میکرد، قطع همکاری کند و از سازمانهای دیگری که با اهداف جدید این بنیاد مطابقت داشتند، حمایت کند.
2- بسیار بررسی کنید: برای تامینکنندگان مالی که میخواهند رویکرد گسترده چندموضوعی را برای حل مسائل اجتماعی دنبال کنند، نیاز است که بتوانند به یک متخصص تبدیل شوند. معمولا نقشه راهی برای تامین بودجه زمینههای جدید نوآوری وجود ندارد. تامینکنندگان بودجه باید راه خودشان را مشخص کنند و این امر به تحقیق و پژوهش نیاز دارد. برای تبدیل شدن به یک متخصص موضوعی باید که بررسیهای بسیاری انجام شود و با متخصصان، مطلعان، اساتید دانشگاهی و فعالان در آن حوزهها به گفتگو نشست و نظرات آنها را جویا شد و از آنها آموخت تا بتوان به عنوان متخصص اطلاعات خود را در آن حوزهها افزایش داد.
3- بازنگری در اصول بنیادی: بنیادهایی که تصمیم میگیرند اهداف خود را تغییر دهند، باید در بسیاری از جنبههای نحوه کار و آنچه باید برای تحقق اهداف جدید انجام دهند، تجدیدنظر کنند. به عبارت دیگر، آنها باید ذهنیت مدیریتی گذشته خود «ما همیشه اینگونه انجام دادهایم» را دور بریزند و همه چیز را از دریچهای جدید بررسی کنند. نیاز است که وبسایت، صفحات رسانههای اجتماعی و حتی لوگوی خود را بازطراحی کنید تا ماموریت جدید شما را منعکس کند. شاید که نیاز باشد برای نیل به مقصود جدید افرادی را نیز استخدام کنید.
4- بررسی میزان کمکها: بنیادهایی که دارای ردیفهای خالی جدید برای کمک هستند نیز ممکن است در خصوص میزان کمکهای خود تغییراتی اعمال کنند، به طور مثال بخواهند به تعداد کمتری از سازمانها کمکهای بیشتری اعطا کنند. میزان بیشتر کمکها از جانب اعطاکنندگان، به آنها انعطافپذیری، امنیت و جسارت برای دنبال کردن رویکردهای بدیع، خلاقانه و کارآفرینانه میدهد. این موضوع به تامینکنندگان بودجه امکان مشارکت در برنامهریزی و همفکری در پروژهها را میدهد. علاوه بر این، گرچه که سازمانهای کمتری کمک دریافت میکنند، اما سازمانهایی که از کمک برخوردار میشوند مقدار بیشتری دریافت میکنند و در عین حال تامینکنندگان نیز در فرآیند توسعه و برنامههای استراتژیک سازمانها مشارکت دارند.
تغییر تمرکز و رویکرد
تغییر تمرکز و رویکرد بنیاد آیزنر به برنامه تعامل بین نسلی این امکان را فراهم کرد تا این بنیاد به طور همزمان به حداقل دو و در بعضی مواقع سه یا چهار مشکل بپردازد. این بنیاد در نظر دارد تا آموزش در اوایل دوران کودکی را بهبود بخشد و از تنهایی و انزوای کهنسالان بکاهد. در ضمن به طور همزمان در حال بررسی کمبود مسکن مقرون به صرفه، پرورشگاه، عدالت اجتماعی (تخصیص منصفانه منابع در جامعه) است. آنها بر این باورند که این تغییر باعث شده است تا باهوشتر و قویتر شوند و بتوانند به طور استراتژیک و با آگاهی بیشتر تامین بودجه کنند. بنیادهایی که اهداف و ماموریتهای خود را تغییر میدهند، با چالشهایی نیز مواجه میشوند که از قبل پیشبینی نکرده بودند؛ اگر پیشبینی کرده بودند ممکن بود که هرگز به آن سمت حرکت نکنند. گاهی اوقات بهترین و تنها راه برای حفظ حیات بنیادها، انتخاب اهداف و ماموریتهای جدید و مواجه شدن با چالشهای همراه آن است.