نقش حاکمیت سازمانی در توسعه اثربخش موسسات نیکوکاری

در سازمان‌های غیردولتی، حکمرانی خوب از طریق یک سیستم پایش و توازن داخلی اعمال می‌شود که قدرت و اقتدار را برای اطمینان از تامین منافع عمومی بین مدیریت اجرایی و یک نهاد حاکم تقسیم می‌کند. کارکرد این نهاد حاکم را می‌توان در شکل کلان، مشارکت موثر همه ذی‌نفعان و ذی‌ربطان و مهم‌تر از همه صدای مردم بودن دانست.

نقش حاکمیت سازمانی در توسعه موسسات نیکوکاری

حاکمیت موثر سازمان‌های غیردولتی و موسسات نیکوکاری از موضوعات چالش‌برانگیز بین متخصصان توسعه جامعه مدنی است؛ اما حاکمیت سازمانی در این سازمان‌ها واقعا به چه معناست؟

تعاریف فرهنگ لغت از حاکمیت مبهم است، و آن را برابر با اعمال اختیار می‌داند. با این حال، «حکمرانیِ خوب»، به‌طور کلی به تقسیم اختیار تصمیم‌گیری اشاره دارد، به‌طوریکه قدرت و منابع در دستان یک فرد یا گروه واحد متمرکز نیست. در سازمان‌های غیردولتی، حکمرانی خوب از طریق یک سیستم پایش و توازن داخلی اعمال می‌شود که قدرت و اقتدار را برای اطمینان از تامین منافع عمومی بین مدیریت اجرایی و یک نهاد حاکم تقسیم می‌کند. کارکرد این نهاد حاکم را می‌توان در شکل کلان، مشارکت موثر همه ذی‌نفعان و ذی‌ربطان و مهم‌تر از همه صدای مردم بودن دانست.

در استاندارد افرا، حاکمیت سازمانی به‌عنوان یکی از ابعاد هفت‌گانه مورد ارزیابی موسسات نیکوکاری و سازمان‌های غیردولتی قرار گرفته است. نظام حاکمیت سازمانی اثربخش، عامل کلیدی در تحقق ماموریت سازمان و پاسخگویی به ذی‌ربطان است. وجود و اجرایی شدن منشور و نظام‌نامه اخلاقی و عملکردی، وجود برنامه‌ریزی در سطح کلان و کیفیت پیاده‌سازی و اثربخشی آن، و میزان مقبولیت و اثرگذاری ارکان حاکمیتی که راس هرم تصمیم‌گیری سازمان هستند بر بدنه سازمان، از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد.

ارکان حاکمیتی برای اطمینان از تحقق ماموریت باید از یک سو جهت‌گیری کلان سازمان را تعیین و ابلاغ کنند و از سوی دیگر با به‌کار‌گیری سازوکارهایی از تحقق ماموریت، چشم‌انداز و راهبردها کسب اطمینان کنند. می‌توان چنین گفت که حکمرانی فرآیندی است که از طریق ساختاری مانند هیات مدیره، جدا از مدیریت اجرایی سازمان، چشم‌انداز، جهت، هدف و پایش و ارزیابی کلی را به سازمان ارائه می‌دهد. در مقابل، مدیریت به اجرای روزمره چشم‌انداز هیات مدیره از طریق سیاست‌ها، رویه‌ها و فعالیت‌ها برای تحقق اهداف سازمان اشاره دارد.

ارکان حاکمیتی در یک سازمان غیردولتی یا یک موسسه نیکوکاری – شامل هیات امنا (مجمع عمومی)/هیات موسس، هیات مدیره و مدیرعامل – وظیفه شناسایی و حفاظت از مأموریت و استراتژی سازمان را بر عهده دارد. همچنین در نظارت بر امور مالی، استخدام و به‌کارگیری نیروهای موظف و داوطلب، ارزیابی مدیران اجرایی و مشارکت در فعالیت‌های تامین منابع مالی نقش دارد. از طرف دیگر، مدیریت، کارکنان و داوطلبان سازمان متعهد به اجرای چشم‌انداز هیات مدیره از طریق فعالیت‌های روزمره، برنامه‌ها و پروژه‌های سازمان هستند.

برای اینکه یک تقسیم قدرت مشخص وجود داشته باشد، توصیه اکید می‌شود که افراد یکسانی در کارکردهای حاکمیت و مدیریت سازمان مشارکت نداشته باشند. به عبارت دیگر، کارکنان نباید در هیات مدیره فعالیت کنند. از این طریق سازمان‌های غیردولتی می‌توانند پاسخگویی و شفافیت را نسبت به حامیان، اعضا، مخاطبان و ذی‌نفعان بهتر نشان دهند.

اما چرا اهداکنندگان باید به شیوه‌های اداره موسسات نیکوکاری توجه کنند؟ حامیان نیز مانند سرمایه‌گذاران در عرصه مالی، می‌خواهند سرمایه‌گذاری‌های (کمک‌های بلاعوض) آن‌ها بالاترین نرخ بازده ممکن را ایجاد کند. شیوه‌های خوب حکمرانی به کارآیی، اثربخشی و تمرکز سازمان کمک می‌کند، و لذا برای حامیان نیز به اندازه سازمان‌های غیردولتی اهمیت دارد. رویکرد و عملکرد ارکان حاکمیت هر سازمان در نهایت به کلیه لایه‌های سازمان و بدنه موسسات نیکوکاری تسری پیدا می‌کند. برخی از معیارهای حاکمیت خوب عبارتند از: مشارکت، حاکمیت قانون، تفکیک نقش‌ها و ارکان، پاسخگویی و شفافیت. در این راستا، ارزیابی حکمرانی در یک سازمان غیردولتی یا موسسات نیکوکاری شامل سه جزء است:

  1. وجهه قانونی شامل اخذ و اعتبار مجوز سازمان غیردولتی، و وجود ارکان حقوقی حاکمیت سازمانی شامل هیات امنا (مجمع عمومی)/هیات موسس، هیات مدیره، و مدیرعامل
  2. ایفای نقش ارکان حاکمیت سازمانی شامل توانایی ایفای نقش موثر، سازوکارهای ایفای نقش موثر، اجرا، گزارش‌دهی و ارزیابی
  3. تعامل و پاسخگویی به جامعه شامل تعامل با ذی‌ربطان، تعامل با جامعه نیکوکاری، مستندسازی و گزارش‌دهی

با بهره‌گیری از این سازوکارها، اجزا و توانمندی‌ها، حکمرانی سازمانی خوب قادر به ایفای موثر نقش‌های زیر خواهد بود:

  • سازمان غیردولتی یا موسسه نیکوکاری را با شناسایی و حفاظت از یک مأموریت، بیان یک استراتژی برای دستیابی به اهداف سازمانی و ارزیابی پیشرفت در دستیابی به آن اهداف، هدایت می‌کند.
  • بر امور مالی سازمان نظارت ‌می‌کند، اطمینان حاصل می‌کند که سازمان بودجه‌ای را تدوین و از آن پیروی می‌کند و سوابق مالی کافی را نگه می‌دارد، هرگونه سرمایه‌گذاری را با دقت مدیریت، و برای متنوع‌سازی شیوه‌های تامین منابع مالی تلاش ‌می‌کند.
  • از طریق کمک به جذب منابع مالی و بودجه برای سازمان – از طریق کمک‌های مردمی یا منابع دیگر – از تداوم و پایداری طولانی‌مدت سازمان غیردولتی پشتیبانی ‌می‌کند.
  • تداوم و ثبات سازمانی را ارتقا ‌می‌دهد، و اگر مدیر اجرایی یا سایر کارکنان و داوطلبان اصلی سازمان را ترک کنند، به عنوان حافظه موسسه عمل می‌‌کند، در نتیجه احتمال ادامه برنامه‌ها و یادگیری سازمانی و حفظ سرمایه‌های حامیان افزایش می‌یابد.
  • به عنوان حلقه ارتباطی، نمایندگی سازمان غیردولتی یا موسسه نیکوکاری در برابر مخاطبان مختلف، از جمله مقامات دولتی، حامیان و مردم، و گرفتن بازخورد از آنان را بر عهده می‌گیرد.
    فکر می‌کنید موسسه نیکوکاری یا سازمان غیردولتی شما تا چه حد از ارکان حکمرانی موثر برخوردار است؟ به چه میزان به سازوکارهای عملکرد موثر این ارکان مجهز است؟ سازمان خود را از منظر حاکمیت سازمانی به عنوان اولین بعد از ابعاد هفت‌گانه استاندارد افرا ارزیابی، و نقاط قوت و نقاط قابل بهبود خود را شناسایی کنید.

بر اساس استاندارد افرا، موسسه‌ نیکوکاری یا سازمان مردم‌نهاد خود را به‌صورت رایگان مورد سنجش قرار دهید و یک گزارش مدیریتی دریافت کنید.