حقیقت وجودی انسان آن است که انسانها رباتهای پولساز نیستند، آنها موجوداتی چندبعدی هستند و باید در نظریههای اقتصادی بهجای نگاه تکبعدی به انسان، چندبعدی به او نگاه کنیم و همزمان وجود هردو انگیزهی «دیگرخواهی» و «خودخواهی» در انسانها را در نظر بگیریم. در اینصورت تصویر ما از کسب وکار جهانی فوراً تغییر میکند. وقتی ما به انسان، دوبعدی نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که ما به دو نوع کسب وکار نیاز داریم: یکی برای هدف فردی و حداکثرسازی منافع شخصی و دیگری برای کمک به دیگران. نوع اول کسب وکار، با هدف افزایش سود برای صاحبان و مالکان آن و بدون توجه کافی و بررسی اثرات کسب وکار بردیگران شکل میگیرد.
در نوع دوم، کسب وکار با هدف سودرسانی به دیگران شکل میگیرد و صاحبان کسب وکار به غیر از لذت خدمترسانی به دیگران، بهرهی دیگری از کسب وکار خود نمیبرند. در واقع نوع دوم کسب وکار، مبتنی بر بعد دیگرخواهی انسانها (که بخشی از طبیعت انسانی است) شکل میگیرد، که من آن را کسب وکار اجتماعی نامیده ام؛ موضوعی که نظریههای اقتصادی ما فاقد آن است.
در یک کسب وکار اجتماعی، سرمایهگذار بدون انگیزه کسب سود مالی برای خود، به دیگران کمک میکند. کسب وکار اجتماعی از آنجایی که باید پایدار و خودگردان باشد، نوعی کسب وکار است اما به دنبال کسب بیشترین سود مالی از فعالیتهای خود نیست. این کسب وکار درآمد کافی برای پوشش دادن هزینههایش را تأمین میکند و بخشی از مازاد درآمدش را در توسعه کسب وکار سرمایهگذاری و بخش دیگری را برای پوشش دادن عدم قطعیتها پسانداز میکند. بنابراین کسب وکار اجتماعی یک «بی ضرر و بدون تقسیم سود» است که کاملاً برای دستیابی به اهداف اجتماعی ایجاد شده است.
در این نوع از کسب وکار، شرکت سودآور است؛ اما کسی (سهامداری) سود دریافت نمیکند، چون شرکت کاملاً به حل مسائل اجتماعی اختصاص یافته و ایجاد سود فردی برای سهامداران و یا مالکان شرکت از ان حذف شده است. البته ذکر این نکته نیز لازم است که مالک کسب وکار میتواند در یک دوره زمانی، تنها مبلغ سرمایهگذاری شده اولیه را از سود شرکت بردارد و به عبارتی این مبلغ به سرمایهگذاران اولیه بازگردانده شود. اولین منبع برای چنین کسبوکارهایی، پولی است که اکنون برای حمایت از فعالیتهای بشردوستانه، توسط بسیاری از مردم، اهدا میشود و از آنجایی که کسب-وکارهای اجتماعی فارغ از فشار کسب سود برای مالکان و صاحبانشان عمل میکنند، هدف فرصتهای سرمایهگذاری آنها عالیتر از شرکتهایی با هدف کسب بیشترین میزان سود است.
تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در کسبوکار اجتماعی براساس ظرفیت سودآوری نیست، بلکه مبتنی بر دلایل و انگیزه-های اجتماعی است.
مفهوم کسب و کار اجتماعی از دنیای سودجویی و فضای رایج در میان کسبوکارهای امروزی جداست. یک کسبوکار اجتماعی فعالیتهای متداولی همچون تولید و فروش محصولات و خدمات را انجام میدهد ولی هدف یک کسبوکار اجتماعی، حل یک مسئله اجتماعی (با بکارگیری روشهای متداول در کسبوکارها) است.
دو نوع کسب وکار اجتماعی وجود دارد. نوع اول، شرکتهای خودگردان و بدون تقسیم سودی هستند که برای حل یک مسئله اجتماعی ایجاد شدهاند و مالکیت آن در اختیار سهامدارانی است که به دنبال کسب سود شخصی از سهامشان نیستند و سود ناشی از سرمایهگذاری خود را تنها در جهت توسعه همان کسبوکار اجتماعی صرف میکنند. این نوع از کسبوکار اجتماعی، کسبوکار اجتماعیِ نوع اول نامیده میشود.
نوع دوم کسب.کارهای اجتماعی، مثل کسبوکارهای رایج هستند که به سهامداران خود سود تخصیص میدهند ولی مالکیت این کسبوکارها در اختیار فقرا است یا به عبارت دیگر سهامداران آن، فقرا هستند. این نوع از کسبوکارها از آنجایی که سود خود را به فقرا میدهند و درنتیجه به کاهش فقر و حل یک مسئله اجتماعی کمک میکنند، کسبوکار اجتماعی نامیده میشوند ولی از آنجایی که برخلاف مدل کسبوکارهای اجتماعی نوع اول، به سهامداران خود سود تخصیص میدهند، کسب و کار اجتماعیِ نوع دوم نامیده میشوند.
ویژگیهای کسبوکار اجتماعی نوع اول:
-هدف کسبوکار اجتماعی، غلبه بر فقر، یا حل یک یا چند مسئله است که مردم و جامعه را تهدید میکند و به دنبال کسب سود از سرمایهگذاریها نیست.
-کسبوکار اجتماعی از لحاظ اقتصادی و مالی پایدار و به عبارت دیگر خودگردان است.
– سرمایهی سرمایهگذاران، بدون هیچ سودی و تنها به همان میزان سرمایه گذاری اولیه به آنها بازگردانده میشود.
– پس از بازپس دادن سرمایهی سرمایهگذاران، سود حاصله از کسب وکار، برای توسعه و پیشرفت در همان کسب-وکار اجتماعی صرف خواهد شد.
-کسبوکارهای اجتماعی بهشکل آگاهانه به مسائل زیست محیطی توجه میکنند.
-پرداخت دستمزدها در کسبوکارهای اجتماعی، متناسب با بازار، به همراه شرایط کاری بالاتر از استانداردهای رایج در استفاده از نیروی کار است.
مواجهه با موانع پیش روی کسبوکارهای اجتماعی
چند درس اساسی درنتیجه ایجاد کسبوکار اجتماعی گرامین دنون در کشور بنگلادش بدست آمده که میتواند به غلبه بر موانعی که در پیش روی کسبوکارهای اجتماعی وجود دارد کمک کند:
• منعطف باش اما هرگز هدف اصلی خود را فراموش نکن.
• خودتان را به درون فرهنگ افرادی که به دنبال کمک به آنها هستید، فرو ببرید.
• هرجایی که ممکن است به دنبال همفکران خود بگردید و از ظرفیت آنها استفاده کنید.
• مزایای استفاده از فرصتهای متفاوت در بازارهای مختلف را بهکار بگیرید.
• پیشفرضهای خود را به چالش بکشید.
راه اندازی یک کسبوکار اجتماعی
بسیاری از افراد هنگامی که میخواهند یک کسبوکار معمولی (کسبوکارهایی با هدف حداکثرسازی سود) را راهاندازی کنند، بر روی هدف کسب سود، متمرکز میشوند و تا حد امکان، تلاش میکنند تا سود بیشتری از کسبوکار خود به دست آورند؛ چرا که معیار و ابزار اندازهگیری موفقیت در چنین کسبوکارهایی، میزان دستیابی به سود است. اما زمانیکه میخواهید یک کسبوکار اجتماعی را ایجاد کنید، در ابتدا معضل اجتماعی را (که انگیزهی برطرف کردن آن را دارید) انتخاب میکنید و سپس به دنبال به دنبال روشهای کسبکاری میگردید که با استفاده از آنها بتوانید این معضل را برطرف کنید. بنابراین برای اینکه یک کسبوکار اجتماعی ایجاد کنید، ایتدا باید یک نیاز اجتماعی را شناسایی کنید؛ می توانید با فهرست کردن مشکلات جهان کار خود را شروع کرده و یکی از موضوعاتی را میتوانید با سهولت بیشتری به آن رسیدگی کنید را انتخاب کنید و سپس آن را با توانایی ها و استعدادهای خودتان مقایسه کنید تا بتوانید کسبوکار اجتماعی مورد نظرتان را شناسایی و راهاندازی کنید. در واقع بهتر است در گام اول، به جای اینکه به دنبال حل مسائل پیچیده بروید، یک زمینهی یادگیری مناسب را درخودتان ایجاد کنید و بدانید ممکن است در آینده، درکسبوکارهای متعددی درگیر شوید. بنابراین در این مرحله، فقط به یادگیری مبانی راهاندازی و مدیریت یک کسبوکار اجتماعی بپردازید؛ بعدها میتوانید حوزه فعالیت کسبوکار خود را گسترش دهید.
در مرحله بعد، اهداف تان را بهطور شفاف مشخص کنید تا مطمئن شوید به نتایج دلخواهتان از راهاندازی کسبوکار اجتماعی دست پیدا میکنید. بعد از تعیین اهداف، به عرضهی محصول یا خدماتی بپردازید که از آنها به عنوان وسیلهای برای رسیدن به این اهداف استفاده میکنید. مطمئن شوید که رابطه بین محصولات تولیدی شما و اهدافتان کاملاً مشخص و شفاف است.
منبع: کتاب «کسب و کار اجتماعی» نوشتهی محمد یونس.
خلاصهسازی متن: فاطمه حسینیپور؛ کارشناس ارشد منابع انسانی