تکامل رابطه کارمند و کسب‌وکار

معمولا کسب و کارها بر هدایت منابع یا سرمایه به سوی اهداف یا برنامه­‌های خاص تمرکز می‌­کنند، اما بیشتر مواقع کارمندان خود را که یک عامل بسیار مهم در یک کسب‌وکار هستند، کنار می‌­گذارند. مفهوم تعهد اخلاقی در تجارت، طی صد سال گذشته دستخوش تغییر بسیار شده است، از مسئولیت اجتماعی شرکت‌­ها (CSR) گرفته تا تبدیل شدن بازاریابی حمایتی به «هدف». عوامل اقتصادی، جنبش‌­های اجتماعی و بحران‌­های زیست محیطی، انتظارات مردم و کارمندان را در خصوص یک محل کار عالی تغییر داده‌­اند.

به گزارش فوربس (Forbes)، در حال حاضر بسیاری از مشاغل هنگام مواجه شدن با جمعیت انبوه پیمانکاران و کارکنان پاره‌وقت و تمام‌وقت باید این پرسش را از خود بپرسند که: چه کسانی برای ما کار می‌­کنند و چگونه می­‌توانیم از آنها به نحوی حمایت کنیم که مطابق با هدف ما باشند؟ اینجاست که هدف در رابطه کارمند و کسب‌وکار معنا پیدا می‌­کند و مطرح می‌­شود. چگونه می‌­توان با انجام کارهای خوب برای افرادی که سازمان را شکل می‌­دهند، به درستی عمل کرد؟

رابطه کارمند و کسب‌وکار؛ حول محور مسئولیت‌­پذیری شرکت‌­ها نسبت به نیروی کار و جامعه

فشار بر کسب‌وکارها برای ایجاد برنامه­‌هایی با هدف انجام برخی از امور خوب اجتماعی به آغاز قرن بیستم پس از انقلاب صنعتی برمی‌­گردد، زمانی که اتحادیه‌­های کارگری رابطه میان کارمند و کارفرما را به طور اساسی تغییر دادند.

مراقبت از کارمندان به گونه‌­ای که امروزه می‌­شناسیم را می‌توان در افزایش محبوبیت برنامه‌­های مزایای غیر دستمزدی پس از جنگ جهانی دوم جستجو کرد. معرفی برنامه‌­های بازنشستگی و مستمری، از محبوب‌­ترین برنامه‌­های مزایا در آن زمان، نشان‌­دهنده یک تغییر پایدار در نحوه رفتار شرکت‌­ها با کارمندان خود بود: آنها نه تنها مسئول پوشش هزینه­‌های روزمره فعلی، بلکه بلندمدت کارکنان خود نیز بودند. در دهه 50، با پذیرش این ایده از سوی شرکت­‌ها که مسئولیت بخشی از رفاه جامعه به عهده آنها است، ارائه کمک‌های مالی شرکت­‌ها به موسسات خیریه با استقبال مواجه شد.

سپس این انتظار شکل گرفت که کسب‌وکارها نیز در خدمت برخی از جنبه­‌های بزرگتر جامعه باشند. اصطلاح مسئولیت اجتماعی شرکت‌­ها (CSR)  نخستین مرتبه در دهه 1960 مطرح شد، زمانیکه مدیران شروع به بیان روش‌­هایی کردند که شرکت­‌ها قادر باشند نیازهای مردم را در زمینه جنبش‌­های مهم اجتماعی در آن زمان، مانند حقوق مدنی و دیگر فعالیت‌­های اجتماعی برآورده کنند.

در نیمه دوم قرن، کارکنان و گروه­‌های کارگری از شرکت‌­ها درخواست کردند تا بیش از فقط حمایت‌­های مالی روی کارکنان خود سرمایه‌­گذاری کنند. پیشگامان اولیه مانند «جانسون اند جانسون» نشان دادند که شرکت­‌ها با ایجاد ابتکارات و منابع سلامتی برای گروه‌­های حاشیه‌­ای، می‌­توانند سرمایه­‌گذاری شخصی معناداری را ارائه کنند. در سال 1979، این غول دارویی با ایجاد یک الگو برای برنامه سلامتی مدرن با ابتکار «زندگی برای زندگی» به کارکنان در تغذیه و مدیریت استرس کمک کرد.

افزایش آگاهی در مورد گرمایش زمین در دهه 90 باعث شد تا پیشگامانی مانند شرکت پوشاک پاتاگونیا نظارت زیست محیطی را یکی از اجزای اصلی کسب‌وکار خود قرار دهند. در چند دهه گذشته، ابتکارات حاکمیت زیست محیطی، اجتماعی و شرکتی (ESG) از سرمایه‌گذاران دعوت کرده است تا سرمایه خود را در شرکت­‌هایی که به پایداری بیشتر متعهد هستند، قرار دهند. اقتصاد جهانی و افزایش رقابت باعث شده است تا ابتکارات مسئولیت اجتماعی شرکت­‌ها CSR به یکی از اجزاء مهم استراتژی کسب‌وکار در قرن 21 تبدیل شود. با این وجود، شرکت‌­ها تاکنون در خصوص ارتباط کارهایی که برای کارکنان، سهامداران، جامعه و محیط تحت یک مدل کسب‌وکار انجام می‌­دهند، چارچوبی تعریف نکرده‌­اند.

رابطه کارمند و کسب‌وکار؛ ایجاد یک خط مشی در تمام عملیات تجاری

مسئولیت اجتماعی شرکت‌­ها و بعدتر «بازاریابی سببی یا حمایتی» نشان‌­دهنده واکنش – به جای علاقه فعالانه – به آنچه جامعه نیاز دارد است که می‌­تواند باعث تردید عمومی نسبت به انگیزه‌­های این ابتکارات شود. به این ترتیب دنیای کسب‌وکار به «هدف» رسید، که از سال 2010 در دنیای مدیریت شتاب گرفته است.

این اصطلاح به این دلیل کاربرد دارد که مشاغل می‌­توانند از آن برای توضیح دلیل وجود خود استفاده کنند و تعریف گسترده آن به شرکت‌­­ها اجازه می‌­دهد تا آن را با مدل­‌های تجاری خود تطبیق دهند. هدف قادر است همه چیز از بودجه گرفته تا تولید، بازاریابی و مشارکت کارکنان را هدایت کند و با ابتکارات تأثیر اجتماعی یک نتیجه نهایی جدا از کسب‌وکار قلمداد نمی­‌کند.

اما سال گذشته نحوه عملکرد همه شرکت­‌ها را به طور اساسی تغییر داد و رهبران را مجبور کرد که سوال کنند نحوه عملکرد آنها برای کارکنان‌شان، چگونه به کسب‌وکار ارتباط پیدا می‌­کند. سازگاری جزء کلیدی هدف است.

به رغم پس زمینه فشار شدید احساسی و اقتصادی پاندمی، درخواست کارگران برای تعهد اجتماعی کسب‌وکارها به دلیل اعتراضات «جان سیاه‌­پوستان مهم است» تشدید شد. بسیاری از کارکنان شروع به ارزیابی مجدد ارزش­‌های شخصی کارفرمایانشان کردند.

رابطه کارمند و کسب‌وکار؛ گنجاندن بیانیه هدف در فرهنگ شرکت

امروزه یک شرکت هدفمند بودن به این معنی است که کارکنانی را پیدا کنید که ارزش‌­های شما را به اشتراک بگذارند. برای یافتن و حفظ استعدادهای فوق‌­العاده، هدف کسب‌وکار شما و حمایت کارکنان می­‌بایست در هم تنیده باشند.

براساس اعلام هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review)، یک بیانیه هدف قدرتمند هم اهداف استراتژیک را بیان می‌­کند و هم نیروی کار را برمی‌­انگیزد. این بیانیه باید اهداف را از طریق برنامه­‌های کارمندی که هدف شما را تقویت می­‌کند، نمایش دهد. این همان چیزی است که باعث می­‌شود کارکنان احساس کنند با شرکت در ارتباط هستند.

به عنوان مثال شرکت «ایربی‌­ا‌ن‌­بی» (Airbnb) به طور مداوم در فهرست بهترین مکان‌­های کاری قرار می­‌گیرد. ماموریت اعلام شده این شرکت ایجاد دنیایی است که هر کس می‌­تواند به هر مکانی تعلق داشته باشد. این شرکت مزایای مختلف و برنامه‌­های یادگیری و توسعه‌­ای در اختیار کارمندان خود قرار می‌­دهد و الگوی زندگی خوب و مسافرت را در فرهنگ شرکت خود القا می‌­کند.

به جای ارائه مزایای مطلوب به کارکنان خود، ایر­بی‌­ان‌­بی برنامه‌­هایی را انتخاب می­‌کند که فرهنگی در راستای هدف خود بوجود می‌­آورد. به همین دلیل است که کارکنان علاقمند به کار در این شرکت هستند: آنها این باور که هرکسی می‌­تواند به هر کجا تعلق داشته باشد را به اشتراک می­‌گذارند و این ارزش را از طریق کار خود برای شرکت تجسم می­‌دهند.

رابطه کارمند و کسب‌وکار؛ سازگاری با هدف و تکامل شرکت­ در درازمدت

گزارش­‌های اولیه نشان می­‌دهد که رونق بازار کار در راه است و بسیاری از کارمندانی که در طول پاندمی به مشاغل فعلی خود ادامه داده‌­اند، به دنبال کار جدید می‌­گردند. شرکت­‌هایی که با تغییر نیازها و انتظارات اجتماعی نمی­‌توانند هدف خود را در همه ارکان کسب‌وکار خود تعمیم دهند، ممکن است دوران پساپاندمی را پشت سر نگذارند و مشتریان خود را از دست بدهند.

برخورداری از یک هدف شرکتی قوی که در روابط کارکنان تجسم یافته باشد، شرکت‌­ها را قادر می‌­سازد تا خود را با استعدادهای جدید متمایز سازند. همچنین کارکنان درخشان را برای ادامه همکاری‌های درازمدت هیجان‌زده می­‌کند.

افرا یک موسسه غیرانتفاعی است که با هدف توسعه زیرساخت نیکوکاری کشور ایجاد شده است. افرا به موسسه‌های نیکوکاری و خیریه و سازمان‌های مردم‌نهاد کمک می‌کند تا بدون هزینه و با کمک استاندارد افرا، زیرساخت‌های مدیریتی خود را شکل داده یا تقویت کنند. در این راستا سه خدمت خودارزیابی، ارزیابی دیجیتال و آموزش به صورت رایگان در اختیار موسسه‌های نیکوکاری قرار گرفته است.
آشنایی بیشتر با افرا و خدمات آن