انتخاب دقیق واژهها میتواند میزان جذب کمکهای مالی و نیکوکارانه را بیش از 300 درصد افزایش دهد! همدردی در نوشتن متنهای مربوط به جمعآوری کمکهای مالی، میتواند میزان این کمکها را به شدت افزایش دهد. آنها برای بررسی فرضیههای خود، 200 هزار آدرس ایمیل متعلق به خیرین بالقوه از سراسر کشور هند و یک لیست 100 هزارنفره از خیرین ِ یک موسسه خیریهی شناختهشدهی کمک به سالمندان را جمعآوری کردند.
پژوهشگران با استفاده از روشهایی قاعدهمند و با بهرهگیری از نظریههای روانشناسی، چندین نمونه محتوا را برای متنهای درخواست کمک تهیه و آنها را بهشکل تصادفی برای این لیست ارسال کردند. سپس به اندازهگیری کمکهای اهدا شده و تعداد نیکوکاران پرداختند. نتایج اصلی شگفتآور بود: بسته به ویژگیهای کلیدی اهداف کمکها، میزان کمکهای مالی به طور چشمگیری تغییر کرد.
در بخشی از لیست که به نام افراد هدف ( افرادی که به کمک نیاز داشتند) صریحا اشاره شده بود، کمکهای مالی تا 110 درصد افزایش داشت. در مورد مخاطبان هممذهب – بر خلاف افرادی با مذاهب و اعتقادات متفاوت – این افزایش 55 درصد بود. افرادی که خودشان قبلاً نیازمند کمک بودند، در مقایسه با خیرینی که اطلاعاتی از گذشته آنها در دست نبود، رشد33 درصدی مشاهده شد. این رقم برای کمکهای سالانهای که بهشکل ماهانه تنظیم شده بود – بر خلاف پرداختهای روزانه – به 66 درصد افزایش رسید و در نهایت ترکیب تمام این روشها، افزایش 300 درصدی کمکهای مالی را به دنبال داشت.
اگر چه دریافت کمکهای مالی از خیّرین باسابقه و فعال، افزایش اندکی داشت ولی مبالغ دلاری دریافت شده به همان اندازه افزایش قابل توجهی را نشان میداد. Roy یکی از پژوهشگران این مطالعه میگوید: این موضوع به احتمال زیاد به این معناست که انتخاب درست و به جای کلمات میتواند احساسات و عواطف خیّرین بالقوه و بالفعل را به یک اندازه برانگیزاند. با این حال درصد افزایش کمکهای نیکوکاران جدید بیشتر بود زیرا احساس همدردی آنها نسبت به افراد مسنتر، بسیار پایینتر بود.
Sudhir از دیگر همکاران این مطالعه میگوید: «جای خشنودی است که بسیاری از نظریههای روانشناختی مربوط به کمکهای خیرخواهانه میتواند چنین اثرات بزرگی در یک فضای واقعی دنیای جمعآوری کمک از خود بر جای بگذارد؛ حتی اگر این تغییر ناشی از تغییرات مختصر در واژهپردازیها باشد؛ نکته قابل تاملتر این است که این تغییرات ساده در پیامرسانی، تاثیراتی که قبلاً توسط تغییرات پرهزینهای مانند معافیتهای مالیاتی انجام میشد را تحتتاثیر خود قرار میدهد.»
Cherian مدیر عامل موسسه HelpAge و یکی از همکاران این پژوهش میگوید: «ما در HelpAge به طور مرتب شیوهی نگارش درخواستهای مالی را به بحث و بررسی میگذاشتیم ولی تصمیمات ما در نهایت مبتنی درک خودمان بود. (اکنون) آموختهایم که دریافتهای ذهنی ما در عمل، بعضاً نتیجهای در بر نداشته است، ولی افزایش قابلملاحظه جذب کمکهای مالی بدون صرف هیچ هزینه اضافی، باعث شده ما به این اعتقاد جدی برسیم که که تجربیات براساس نظریههای علمی قطعاً عاملی ارزشمند برای افزایش بهرهوری ما محسوب میشود.»