کمیابی ذهن را تسخیر میکند. همان طور که افراد درگیر گرسنگی مهلک به چیزی جز غذا فکر نمیکنند. همه ما در مواجه با هر نوع کمیابی، جذبش میشویم. ذهن به شکلی خودکار و پرقدرت به سمت نیازهای برآورده شده متمایل میشود.
آن نیاز برای افراد گرسنه غذاست، برای افرادی که سرشان شلوغ است ممکن است پروژهای باشد که باید تمامش کنند. برای کسی که دچار تنگدستی شده، میتواند پرداخت اجاره این ماه باشد و برای افراد تنها، میتواند نبود همنشین باشد.
سندهیل مولاینیتن و الدار شفیر در کتاب «فقر احمق میکند» با تاکید بر آخرین یافتههای علوم رفتاری و اقتصاد، تبیین میکنند که چطور ابعاد مختلف زندگی ما تحت تاثیر ذهنیت کمیابی است.
بخشی از کتاب این چنین روایت میشود: «ما هیچ وقت نمیپرسیم که آیا این چیزی است که میخواهیم فقرا پهنای باندشان را صرفش کنند؟ هیچ وقت این هزینه برای تصمیمگیری، درباره اینکه کدام رفتارها پیش از همه ارزش تشویق و ترغیب دارند را لحاظ نمیکنیم. زمانیکه برنامههای مبارزه با فقرا را طراحی میکنیم، متوجه میشویم که فقرا کمبود پول نقد دارند و توجهمان را صرف این موضوع میکنیم. اما دقت نداریم که پهنای باند کمیاب است. واضحترین نمونه این موضوع علاقه ما به آموزش است. اولین پاسخمان برای بسیاری از مسائل آموزش مهارتهای مورد نیاز به افراد است. طوری با آموزش برخورد میکنیم که انگار کمگزندترین راه حل و سراسر خیر است. اما وقتی پهنای باند (ظرفیتها) محدود باشد، چنین چیزی دیگر صادق نیست.»
«کتاب فقر احمق میکند» در 3 بخش اصلی به موضوع ذهنیت کمیابی، چیدمان و جای خالی کمیابی در زندگی و طراحی برای کمیابی میپردازد. نشر ترجمان این کتاب را با ترجمه سید امیرحسین میر ابوطالبی در سال 1398 عرضه کرد.

آشنایی بیشتر با افرا و خدمات آن