«شبکهی ملی موسسات نیکوکاری و خیریه» با همکاری موسسه حامیان جامعه مدنی (حجم) نشستی را با عنوان «بررسی موقعیت کنونی کودکان کار و طرح جمعآوری آنها» برگزار کردند. فاطمه قاسمزاده روانشناس کودک و عضو هیئتمدیره انجمن پژوهشی و آموزشی پویا، افخم صباغ مدیرعامل موسسه مهروماه و سعید دهقان نایبرئیس هیئتمدیره موسسه حامیان جامعه مدنی و مدیر عامل موسسه حقوقی وکیلالرعایا، سخنرانان اصلی این نشست بودند. در ادامه، خلاصهای از مهمترین موارد مطرحشده در این نشست را مطالعه میکنید.
چالشها
طرح جمعآوری کودکان کار، هماکنون وضعیت مشخصی ندارد و ظاهرا قرار است پس از اجرای آن یک طرح پژوهشی انجام شود. این در حالی است که دستگیری کودکان کار، پیامدهای مخرب روانی دارد و ترس، نفرت و بیاعتمادی را در کودکان ایجاد میکند. اختلالهای خواب، افسردگی و استرس پس از سانحه امکان اجرای طرح پژوهشی را با چالش روبهرو میکند.
کمتوجهی به موضوع اعتمادسازی برای پذیرش کودکان یکی دیگر از چالشهای این طرح است. آنچه کودکان را به خیابان میآورد، فقر است و تنها با جمعآوری آنان از خیابانها فقر از بین نمیرود. در این طرح کودکان به شیوهی ناخوشایندی دستگیر و پس از مدتی رها میشوند. در نتیجه با آسیبهای روانی دوباره به خیابانها بازمیگردند یا به کارگاههای زیرزمینی که آسیبهای بیشتری دارد، پناه میبرند.
ضعف اطلاعرسانی نتایج و کمبودن بار پژوهشی نیز یکی از چالشهای مهم این طرح است. برای نمونه از سال 1384 که طرح اجرایی شده است، بانک اطلاعاتی در مورد آن وجود ندارد و موضوعات مهمی مانند شکاف جمعیتی بین کودکان ایرانی و غیر ایرانی بهشکل شفاف بیان نمیشود.
براساس تعاریف بینالمللی، همهی فعالیتهایی که کودک را از موفقیت و رشد (اجتماعی، عاطفی، روانی، و آموزشی) دور نگهمیدارد،کار کودک بهشمار میآیند. در حالی که در طرح ساماندهی، دولت فقط به دنبال مقابله با کودکان کار خیابانی است.
پیشنهادها و نقاط بهبود
بهرهگیری از تجربههای موفق بینالمللی در طرحهای مشابه میتواند اثربخش باشد. برای نمونه، دولت برزیل برنامهای را با عنوان «حمایت از کودک و خانواده در برابر فقر» و با محوریت توانمندسازی خانواده اجرایی کرده است که در آن 11 میلیون خانواده تحت پوشش قرار دارند. این طرح محلهمحور است و تصمیمسازان اصلی آن هم افراد محله هستند. دولت هم با اختصاص سالانه 3 میلیارددلار اجرای آن را تضمین میکند.
پیشنهاد میشود در کوتاه مدت، حرفهآموزی برای کودکان و والدین آنها انجام شود. اگر دولت بهجای مبارزه با «کودک کار» با «کارِ کودک» مبارزه کند، عملکرد موثرتری خواهد داشت. در این رابطه سمنها میتوانند الگویی برای دولت باشند و نگاه خانوادهمحور، توانمندکردن آنها و اشتغالزایی را در دستور کار قرار دهند.
وجود یک مرجع پاسخگو که مسئولیت و اختیارات لازم را برای اقدام در این بخش داشته باشد و از سازمانها و دستگاههای مسئول دیگر توان مطالبه و بازخواست اقدام داشته باشد، یکی دیگر از مواردی است که به پیشبرد موثر این طرح کمک میکند.
بهطور کلی، نیاز داریم تا در نقش کنشگران مدنی مطالبههایمان را برای اصلاح برنامهها و رویههای سالم و موثر دولت برای کاهش کار کودکان افزایش دهیم. پدیده کار کودکان نماد آسیب است. تا زمانی که این آسیب مطالعه نشود، نمیتوان راهکار مناسب و پایداری برای آن ارائه کرد.
آشنایی بیشتر با افرا و خدمات آن