بحران پاندمی کرونا و تبعات اقتصادی آن که اشخاص و کسب وکارها را تحت الشعاع قرار داد، باعث شد بسیاری از مردم از فعالیتهای خیرخواهانه خود دست بکشند یا آنها را کاهش دهند. این مسئله برای نهادها و موسسات نیکوکاری به معنای روبهرو شدن با یک چالش جدید بود. در این بین اما هستند نهادهایی که توانستهاند با اتخاذ استراتژیهای درست و سیاستگذاریهای هوشمندانه از وقوع بدترین سناریوی محتمل جلوگیری کنند. برای آشنایی با راهکارهای آنها استفاده از صحبتهای مدیران ارشد میتواند همچون چراغی روشنگر در این کوره راه پر پیچ و خم باشد.
به گزارش پایگاه خبری «ممفیس مگزین» (Memphis Magazine)، در حالیکه امسال، سال سختی برای گروههایی بوده است که آسیبهای شدید مالی را متحمل شدهاند، «کوین دین»، مدیرعامل «مومنتم نانپرافیت پارتنرز» (Momentum Nonprofit Partners) بر این باور است که سازمانش توانسته است از تاثیرات مخربتر آن جلوگیری کند.
«مومنتم نانپرافیت پارتنرز» نهادی است که تلاش میکند دیگر سازمانهای غیرانتفاعی را گرد هم آورد تا همه آنها از فرصتهایی که مومنتم در اختیارشان قرار میدهد، بهرهمند شوند. مومنتم به سازمانهای غیرانتفاعی فرصتهای یادگیری، ارتباط میان منابع و کمکها را ارائه میکند تا در ماموریتهای متنوع خود بیشترین استفاده را از آنها ببرند.
در حالی که امسال، سال دشواری برای گروههایی بوده است که از نظر کسب درآمد آسیبهای مالی شدیدی را متحمل شدهاند، دین میگوید: «سازمان ما نقش به سزایی در کمک به دیگر سازمانها در دسترسی به حدود 36 میلیون دلار وام تحت نام «پروگرم پروتکشن پیچک» داشته است. در صورت نبود سازمان ما دریافت وام توسط آن سازمانها دشوار یا حتی غیرممکن بود.»
شناخت مومنتم از اعضای خود موجب شده است تا صدای رسایی در همکاریهای منطقهای داشته باشد.
وی میافزاید، «در هفتهای که همه چیز متوقف شده بود، سازمان ما به همراه دیگر سازمانهای همکار صندوقی به نام «صندوق واکنش منطقهای» برای مقابله با همهگیری کووید-19 راهاندازی کردند.»
وی ادامه داد: «موضوعی که اغلب در مورد مسائل بشردوستانه اتفاق میافتد، تصمیماتی است که بدون اطلاع و شناخت از شرایط موجود گرفته میشود، در مواجهه با چنین بحرانهایی، نخست باید نظرات خیرین را دانست و سپس صحبتهای افراد و نیروهای امدادی حاضر در منطقه را نیز شنید، زیرا همه چیز خیلی سریع اتفاق میافتد.»
«مومنتم با نظرسنجی از حدود 300 سازمان غیرانتفاعی در پی یافتن مشکلات در ارائه خدمات به آنها و در عین حال چگونگی کاهش آن مشکلات برآمد.» دین افزود: «ما سازمانهایی مانند «بانک غذایی مید سوث» و «امآیافای» را یافتیم که همیشه در چنین شرایط و بحرانهایی تامین مالی میشدند. اما سازمانهای دیگری نیز وجود داشتند که از نظر اندازه کوچکتر بودند و از نام و شهرت یا از زیرساختهای سازمانهای بزرگ برخوردار نبودند، اما کارهای شایان توجهی را در جوامع خود انجام می دادند.»
تاثیر همهگیری و پاسخ سازمانهای خیریه موجب شده است که برخی از اقدامات سنتی را در کانون توجهات و مورد تجدید نظر قرار داده شود.
اعتماد به فعالیتهای نیکوکارانه
دین میگوید: «بسیاری از نکاتی که آموخته شد با آنچه در سطح ملی آمریکا اتفاق میافتد همسو هستند. قبل از وقوع بحران، یک جنبش ملی پیرامون اعتماد به فعالیتهای نیکوکارانه به راه افتاده بود. فعالان این جنبش بر این عقیده هستند که اگر به سازمانهای دریافتکننده کمک اعتماد کافی وجود دارد و میتوان به آنها مبالغ زیادی پول داد، پس باید با اعتماد به کاری که انجام میدهند موجب تسهیل شرایط برای آنها شد، نه اینکه آن سازمانها را درگیر مسائل دست و پاگیر کرد.»
دین در این خصوص به یک نیکوکار اشاره میکند که سالانه مبلغ 20 هزار دلار کمک مالی میکرد، اما شرایط دریافت این کمک آنقدر دشوار بود که سازمان غیرانتفاعی مجبور میشد حدود 50 هزار دلار برای کارهای دریافت وام از قبیل ارائه تصاویر مدارک مورد نیاز، کارهای دفتری، رفت و آمد و دیگر مسائل هزینه کند تا بتواند آن 20 هزار دلار را دریافت کند.
وی میافزاید بنیاد «کرسگ» ( Kresge) نمونه خوبی از یک سازمان خیریه است که پشتیبانی عملیاتی ارائه میدهد و از سازمانهای دریافت کننده کمک میخواهد، آنچه را که انجام دادهاند گزارش کنند.
دین میگوید: «من فکر میکنم این نوع پشتیبانی عملیاتی مبتنی بر اعتماد چیزی است که ما در آینده شاهد موارد بیشتری خواهیم بود.»
روند اعطای کمک مالی
دین میگوید، جنبه دیگری از اقدامات خیرخواهانه که به دلیل تاثیر شیوع همهگیری برجسته شد، روند اعطای کمک مالی است. این روند بسیار طولانی و دشوار است. درخواست کمک مالی و تهیه یک برنامه استراتژیک هزینه زیادی را به سازمانهای خیریه تحمیل میکند. زمانیکه سازمانهای خیریه درخواست کمک مالی میکنند، بلافاصله به آن احتیاج دارند و نمیتوانند شش ماه صبر کنند تا این کمک به آنها اهدا شود. لذا باید تمهیداتی در نظر گرفته شود تا دریافت کمک مالی به سازمانهای غیرانتفاعی تسهیل شود و این موضوع رواج پیدا کند و نیاز به توقف خدمات این سازمانها برای دریافت کمک مالی نشود.
موضوع دیگری که در سازمانهای غیرانتفاعی بسیار حائز اهمیت است تغییر و تحویل مدیریتی در این سازمانها است. مطالعات در آمریکا نشان میدهد که 20 تا 25 درصد از مدیران سازمانهای غیرانتفاعی طی 5 تا 10 سال آینده تغییر خواهند کرد.
او میگوید: «ما باید در مورد پرورش و آموزش نسلهای بعدی مدیریت در بخش غیرانتفاعی توجه و دقت خاصی داشته باشیم، زیرا که این مسئله، موضوع بسیار مهم و پیچیدهای است. اگر افراد فاقد صلاحیت، بدون برخورداری از آموزشهای لازم و در اختیار داشتن ابزار مناسب در سمت مدیرعامل گمارده شوند، نه تنها موفقیتی کسب نمیشود، بلکه باعث شکست آن سازمان نیز خواهد شد.»
پیامدهای اقتصادی
چالش دیگری که سازمانهای غیرانتفاعی با آن روبهرو هستند پیامدهای اقتصادی است. دین میگوید: «در سال 2008 میلادی پس از فروپاشی اقتصاد، بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی تعطیل یا ادغام شدند و متعاقب آن مجبور به بازتعریف اهداف جدیدی برای خود شدند. فکر نمیکنم که هنوز بخش غیرانتفاعی سختترین آسیب را دیده باشد. ما در سال جاری موفق شدیم وام و کمکهای اهدایی مردمی را دریافت کنیم. به نظر من سال آینده، سال دشوارتری خواهد بود. حال زمان آن فرا رسیده است که سازمانهای غیرانتفاعی از ادغام یا تعلیق فعالیتهای خود در سال آینده یا بطور کلی افول سازمان سخن به میان آورند. مسئولیت نهادهای نیکوکاری در قبال سازمانهای غیرانتفاعی، کمک به آنها در این خصوص است. به عنوان مثال باید سازمانهایی را که دارای اهداف و ماموریتهای مشترک هستند، تشویق کنند که با هم ادغام شوند یا راه حل دیگری ارائه کنند.»
آشنایی بیشتر با افرا و خدمات آن