چند وقت پیش که کرونا هنوز جدی گرفته نمیشد با مدیرعامل یک موسسه نیکوکاری که به کودکان کار و خیابان آموزش میدهند، صحبت میکردم. میگفت «در کار ما، دورکاری چندان معنا ندارد. چون بچهها و خانوادههایی که ما برایشان کار میکنیم نمیتوانند گوشی هوشمند و تبلت بخرند. در نتیجه چارهای جز تعطیلی کلاسهای درس حضوری نداریم. از طرفی این بچهها اکثرا بیمه نیستند و هزینه درمان برایشان کمر شکن است.» با بحث و گفت و گوی بسیار در هیات مدیره به این نتیجه رسیدند که با توجه به ارحجیت مساله سلامت و زندگی نسبت به آموزش، در این دوران تا میتوانند مراقبت کنند که این کودکان و خانوادههایشان گرفتار بیماری نشوند.
چند روز پیش هم مدیر موسسه دیگری که به کودکان دارای معلولیت ذهنی و حرکتی، خدمات فیزیوتراپی و تجهیزات کمکی می دهند، از خراسان جنوبی تماس گرفته و به دنبال دستگاه اکسیژن برای کودکان موسسه بود. دستگاه قبلی ایراد پیدا کرده و در کل استان نتوانستهاند دستگاه جدیدی پیدا کنند.
همزمان با این گزارشها و بسیار موارد دیگر که در جهان مخابره میشود، سازمان جهانی بهداشت میگوید، در طول تاریخ معاصر و در دویست سال گذشته، اکنون اولین بار است که معیشت و حیات مقابل هم قرارگرفتهاند. اگر انتخاب کنی در خانه بمانی و از جانت محافظت کنی، نانت به خطر میافتد و اگر تصمیم بگیری برای حفظ شغل و درآوردن نان به سر کار بروی، جانت در معرض خطر قرار میگیرد. اکنون انسان معاصر ایستاده در برابر یک دوراهی دشوار؛ اگر از 1% مرفه جهان نباشد، فارغ از اینکه کدام مسیر را انتخاب کند، امیدی نیست که به مقصد و مقصود خود برسد. گویی بازگشتهاست به دوران انسان غارنشین که اگر از غار بیرون بزند با خطر خرس وحشی روبهرو است و اگر در غار بماند از گرسنگی تلف خواهد شد.
مدیریت بحران و تصمیمهای دولتها و قدرتها، در انتخاب استراتژی و مسیر، در حفظ جان افراد و معیشت و سلامت آدمها بسیار تعیینکننده است. اما در دنیای مدرن معاصر، نقشآفرینان دیگری – همچون موسسات نیکوکاری و سازمانهای مردم نهاد – در زمینه حل مسائل اجتماعی و بحرانهای مقطعی تاثیرگذار بوده و هستند. در ایران هم چون در جهان، در دهههای گذشته، این موسسات با خدمترسانی به اقشار محروم و کم برخوردار، کوشیدهاند تا باری از معضلات و مشکلات کشور را برداشته و در حل بحرانها و پیشگیری از وقوع بحرانها بکوشند.
بسیاری از این موسسات، در خدمترسانی به جامعه هدفی که انتخاب کردهاند، پیشتاز بوده و با تدابیری که در زمینه گزارشدهی و اطلاعرسانی در مورد فعالیتهای خود به کار بردهاند، اعتماد نیکوکاران و جامعه را جلب کردهاند. تجربه سالهای اخیر همچون زلزلهها و سیلها نشان داده، که در مواجهه با بحرانها و حوادث غیر مترقبه، حجم زیادی از کمکهای مردمی به سمت سازمان-های کمکرسان غیردولتی سرازیر میشود.
بحران سلامت کرونا که امروز ما و جهان درگیر آن هستیم نیز مستثنی از این نبوده و نیست. استقبال جامعه از پویشهای متعددی که در این زمینه شکل گرفته است، نشان از بالا بودن فرهنگ نیکوکاری دارد.
در حال حاضر جهتگیری موسسات نیکوکاری در برابر کرونا، به سه دسته کلی قابل تقسیم است. اول موسسات کمکرسانی که ماموریت خود را «خدمترسانی در شرایط بحران» تعریف کردهاند و طبیعتا در حال حاضر نیز تمرکز خود را بر اطلاعرسانی در خصوص کرونا، تهیه ملزومات بهداشتی برای کادر درمان و اقشار آسیب پذیر گذاشتهاند. دوم موسساتی که در کنار حوزه فعالیت خود، بخش جدیدی برای «کمک» به بحران باز کرده و به تنهایی یا در همکاری با موسسات دیگر، در حوزه کرونا نیز فعالیت می-کنند. گروه سوم، موسساتی چون دو نمونهای هستند که در بالا ذکر شد. این موسسات همچنان در مسیر ماموریت خود حرکت کرده و به خدمت رسانی به گروه مخاطب خود متمرکز هستند. البته این گروه هم عمدتا به فرهنگسازی، اطلاع رسانی و توزیع اقلام بهداشتی میان گروه هدف خود وارد شدهاند.
فارغ از اینکه این موسسات در کدام دسته قراردارند، همه آنها در رابطه با ادامه فعالیتهای خود با چند چالش عمده مواجه هستند. یکی شرایط دورکاری و فاصلهگذاری اجتماعی است که سبب شده این موسسات هم مانند بسیاری از کسب و کارهای کوچک و بزرگ در ارائه خدمت اصلی خود با چالش مواجه شوند، به طور مثال کلاسهای آموزشی برای کودکان کار و خیابان تعطیل شده، یا امکان سفر تسهیلگران به مناطق حاشیه نشین متوقف شده است. دیگر اینکه بسیاری از خطوط درآمدی این موسسات، مانند بازارچههای شب عید و «قلک»ها تحت تاثیر از شرایط موجود متوقف شده و روشهای پیشین برای تامین مالی دیگرجوابگو نیست. دیگر اینکه میزان کمکهای نیکوکاران حقیقی و حقوقی متاثر از شرایط پرابهام اقتصادی، کاهش یافته و در نهایت اینکه بخشی از کمکهای مردمی، به سمت فعالیتهایی که ارتباط مستقیم با کرونا دارند، تغییر جهت داده است.
حالا ما به عنوان جامعه و نیکوکار در تعیین مسیر حرکت این موسسات و صدالبته تضمین بقا و خدمترسانی آنان، تعیینکننده هستیم. حواسمان باشد در کنار مساله پر دردسر کرونا، کودکان کار و خیابان، کودکان دارای معلولیت ذهنی و حرکتی، زنان سرپرست خانوار، دانشآموزان باستعداد کمبرخوردار و دیگران نیازمندتر از پیش به حمایتهای ما احتیاج دارند. حواسمان باشد در این روزهای قرنطینه، هر روز افرادی داوطلبانه به سر کار میروند تا در موسسات نیکوکاری به سالمندان، کودکان سرطانی و کودکان بی سرپرست خدمترسانی کنند. ما و جامعه به این خدمات نیاز داریم و کمکهای ما در ادامه این خدمات تعیین کننده است. بحران کرونا همچون هر بحران مصیبتزای دیگری آغاز و پایانی دارد. این وظیفه انسان خردمند است که بعد از بحران را در نظر بگیرد و به شرایط زندگی انسانهای آینده بیندیشد.
منبع: روزنامه شرق، سال هفدهم، شماره ۳۶۹۲
آشنایی بیشتر با افرا و خدمات آن